صنایع دستی و غذاهای سنتی استان یزد
سراميك و سفال:
هنر سفالگري در استان يزد ـ به ويژه در شهر ميبد ـ داراي طرحهاي ويژهاي است و از حال و هواي كوير نشأت گرفته است. در اصطلاح محلي به توليدات سفال «كواره» ميگويند. سفال و سراميك ميبد با نقشهاي اصيل «خورشيدخانم» و «مرغ و ماهي» شهرت فراوان دارد. «خورشيد» سمبل آفتابِ درخشان كوير، «مرغ » نماد گونهاي از گنجشكان نواحي كويري و «ماهي» كنايه از كم آبي اين سرزمين است. طرح سراميك ميبد با نقش خورشيد، مرغ و ماهي در نمايشگاه بينالمللي مونيخ در سال 1971 ميلادي (1350 هـ . ش) برنده مدال طلا شد و در ساير نمايشگاهها با استقبال بازديدكنندگان و تأييد صاحب نظران روبرو گرديد. كوزهها و كاسههاي ساخت استان يزد، به ويژه ساختههاي شهر ميبد از ظرافت و زيبايي خاصي برخوردارند و نمونههاي آن در سفالهاي ساير نقاط ايران به چشم نميخورد.
كوارههاي ساخت ميبد عبارتند از: سفال سادة بي لعاب، سفال لعابدار، اشياي كاشي و سراميك
سراميک و سفال : هنر سفالگری در استان يزد به ويژه در شهر ميبد دارای طرحهای ويژهای است و از حال و هوای كوير نشأت گرفته است . در اصطلاح محلی به توليدات سفال "كواره" میگويند .
سفال و سراميک ميبد با نقشهای اصيل « خورشيد خاتم » و « مرغ و ماهی » شهرت فراوان دارد .
« خورشيد » سمبل آفتاب درخشان كوير
« مرغ » نماد گونهای از گنجشكان نواحی كويری
و «ماهی» كنايه از كم آبی اين سرزمين است .
كوزهها و كاسههای ساخت استان يزد ، به ويژه ساختههای شهر ميبد از ظرافت و زيبايی خاصی برخوردارند و نمونههای آن در سفالهای ساير نقاط ايران به چشم نمیخورد .
كوارههای ساخت ميبد عبارتند از:
سفال ساده بی لعاب ، سفال لعاب دار، اشيای كاشی و سراميک .
كاشيسازي:
كاشيسازي عبارت از بهكارگيري كاشيهاي زيبا و گوناگون سنتي در معماري بناها است. اين هنر در استان يزد قدمتي هفتصد ساله دارد. هنرمندان ابتدا اشكال دلخواه كاشي را تهيه و سپس روي آنها را نقاشي ميكنند و بعد آنها را لعاب داده و پخت ميكنند.
انواع كاشي اين استان عبارتند از: كاشي يزدي، كاشي كمك، كاشي شبكه، كاشي شش گوش، كاشي حاشيه، كاشي اكمند، كاشي هفت رنگ و كاشي جوك.
زيلوبافي (پلاس بافي):
اين دست بافتة زيبا، خاص مناطق حاشيه كويري است. اين فرش با نوع زندگي مردم منطقه تطابق دارد و بخشي از اعتقادات مذهبي، تاريخ، معماري، طبيعت و گويش مردم اين نواحي نيز، بر تار و پود آن نقش بسته است. زيلو بافي در شهر ميبد سابقهاي ديرينه دارد. برخي سابقه زيلوبافي در شهر ميبد را به قرن هشتم هـ . ق و دوره مظفريان نسبت ميدهند. قديميترين و در عين حال نفيسترين زيلوهاي ميبد، به قرن دوازدهم هـ .ق تعلق دارد و بر روي آن بيست و چهار سجاده طراحي شده است. در مجموع رنگهاي آن با اندكي اختلاف، يكسان و چشم نواز است. در حاشيه اين زيلو، نام واقف و تاريخ 1188 هـ . ق نقش شده است.
سه تخته زيلو در مسجد جامع «هفتادر» در عقدا وجود دارد كه در نوع خود بينظير است. دو تخته آن بافتة «حاجي باقر ميبدي» درسال هاي 1070 و 1083 هـ .ق است و زيلوي فرسوده ديگر، مربوط به سال 1023 هـ . ق است.
از ديگر زيلوهاي تاريخي ميبد ميتوان به زيلوي آويخته مسجد «اميرچقماق» (مربوط به سال 1279 هـ . ق) و زيلوهاي كهنه مسجد «ركن آباد» ميبد اشاره كرد.
نقشهاي زيلو در ميبد به سه نوع تقسيم ميشوند: پنجتايي (مجي)، هفتتايي و سيزدهتايي.
پنجتايي شامل: چشم بلبلي، پُرگ و مهرگ.
هفتتايي شامل: بافتوگ، پرت توره (رد شغال)، زلف، مفرش حلقه، زنجير وگ، تالوگ، ركنالديني، چاركلگ، سروگ خزن قفلي، چشم بلبلي.
سيزدهتايي شامل: گره، بندرومي، كلي، گچ كند، تالوگ، سرو، سينه ريز، كمري و پرت گرگ (رد گرگ).
استادان اين صنعت از قرن دوازدهم هـ. ق تا به حال عبارتند از: استاد «علي بيك ميبدي» و «عبدالوكيل ميبدي» و از استادان معاصر «حاجي بمان اكبر حقيري»، «بمانعلي امامي»، «محمدحسن غني پور» و مرحوم «حبيب باغستاني».
زيلوبافی (پلاسبافی) : اين دستبافته زيبا ، خاص مناطق حاشيه كويری است . اين فرش با نوع زندگی مردم منطقه تطابق دارد
از ديگر زيلوهای تاريخی ميبد می توان به زيلوی آويخته مسجد اميرچقماق ( مربوط به سال 1279 هـ . ق) و زيلوهای كهنه مسجد ركنآباد ميبد اشاره كرد .
فرشبافي:
عمده ترين صنعت دستي استان يزد، صنعت فرشبافي است. اين صنعت تقريباً در تمام شهرها و روستاهاي آن رواج دارد. قاليهاي دست بافت يزدي در اندازههاي 4*3 ، 5/2*5/3 ، 3*2 ، 5/2*5/2 ، و 1*1 توليد مي شود. نقشههاي اصيل فرش يزد به نامهاي «هراتي»، «گل و ماهي»، «سردار جنگل» و «كرماني» است. 75% از فرشهاي اين استان با خامه پشم و 25% از خامه كرك بافته ميشود. صنايع توليد رنگ، خامه و رنگرزي از جمله صنايع جنبي است كه مكمل صنعت فرشبافي اين استان است
شعربافي:
از مهمترين صنايع دستي يزد، شعربافي و محصولات مختلف اين صنعت است. شعربافي در ابتدا توسط زنان انجام ميشد، اما رفته رفته اين هنر به يك كار كارگاهي و مردانه تبديل شد. تا چند سال پيش صداي كار دستگاههاي شعربافي در بيشتر كوچههاي يزد شنيده ميشد.
كارهاي شعربافي متنوع و دست بافتههاي آن عبارتند از: ترمه، زريبافي، شمد، دستمال، مخمل، دارايي، چادرشب، قناويز و دنداني...)
ترمه:
ترمهبافي در استان يزد سابقهاي بيش از دويست و پنجاه سال دارد و همواره جزء سوغات مهم اين شهر و يكي از اقلام صادراتي آن بوده است. ترمه پارچهاي است در نهايت زيبايي كه تار آن از ابريشم طبيعي و پودش از ابريشم نخ، پشم و كرك الوان است. در گذشته ترمه را با دست ميبافتند، از اين رو به آن «انگشت باف» نيز ميگفتند. اما در حال حاضر توليد آن نيمه دستي است.
انواع ترمه عبارتند از: شال چارقدي، شال بندي، شال راه راه، شال محرمات، شال اتابكي، شال كشميري، شال رضايي، شال اميري و شال يزدي.
معروفترين نقشهاي ترمه عبارتند از: طرح جام، بته كشميري، بته اژدري، رضا تركي، گلزار، قاب قرآن، خجسته، تاجي و نقوش جديد
زريبافي:
زريبافي از بافتههاي قديمي است كه قدمت آن به دوره ساسانيان ميرسد. در گذشته مراكز عمده توليد آن شهرهاي اصفهان، ابيانه، يزد و كاشان بود
شمد:
نوعي پارچه ابريشمي است كه به عنوان روانداز در فصل تابستان استفاده ميشود. شمد اغلب داراي نقشهاي ساده و چهارخانه است
دستمال:
دستمال بافي در كارگاههاي كوچك صورت ميگيرد. دستمال يزدي در ابعاد و طرحهاي متنوع در تمام نقاط كشور خريدار دارد. معروفترين طرحهاي دستمال يزدي عبارتند از: عشايري، ابريشمي، مرسريزه. در حال حاضر، ماده اوليه اين بافتهها ابريشم مصنوعي (ويسكوز) است
مخمل:
توليد اين پارچه به طور دستبافت در يزد انجام ميشود. در بافت مخمل يزدي از ابريشم استفاده ميكنند
دارايي:
دارايي از بافتههاي زيبا و ويژة يزد است. براي تهية دارايي، نخهاي تار را قبل از بافت به روشهاي خاصي رنگ ميكنند، بهطوري كه پس از بافت، نقشهاي متنوعي در آن پياده ميشود. ماده خام دارايي قبلاً ابريشم خالص بود و اكنون ابريشم مصنوعي است
چادرشب:
در يزد و اردكان دو نوع چادرشب بافته ميشود. گونة نخست، نازك و نقشدار است و به چادرشب رختخوابپيچ معروف است. گونة دوم، ضخيمتر بوده و براي حمل علوفه و فرآوردههاي كشاورزي به كار ميرود و به آن چادرشب بياباني ميگويند.
قناويز:
قناويز از پارچههايي است كه با ابريشم بافته ميشد و امروزه به فراموشي سپرده شده است
دنداني:
دنداني يا گلخورد پارچهاي است كه بافت آن ساده به نظر ميرسد، اما زحمت بسيار دارد. اين پارچه به پارچة جامة زرتشتيان شهرت دارد
گيوهبافي:
بافتني و سرگرمي زنان روستايي هنگام فراغت از كار است. زنان با استفاده از نخ پنبهاي و سوزن گيوه ميبافند. در مناطقي مانند تفت، مهريز، خونزا، نير، بهاباد هنوز گيوهبافي ادامه دارد. پس از آن كه بافت رويه گيوه توسط زنان به اتمام رسيد، مردان كار دوخت آن را انجام ميدهند ـ به اين عمل تختكشي ميگويند. در گذشته تخت گيوه را از چرم و لته (پارچههاي سرقيچي) درست ميكردند؛ اما در سالهاي اخير از تخت لاستيكي استفاده ميكنند.
حصيربافي:
حصيربافي يا بافت بوريا كه با استفاده از الياف درخت خرما است، در مناطق مختلف استان يزد چون بافق، طبس، بهاباد، مباركه و روستاي «زدين» اردكان رواج دارد. مهمترين مراكز توليد اين صنعت در مناطق طبس و بافق متمركز است. انواع توليدات حصيري عبارتند از: انواع كلاه، بادبزن، جارو، سبد و پادري.
خورجينبافي:
لبافي يا خورجينبافي از ديرباز در شهرهاي اشكذر و اردكان رواج دارد. خورجين بيشتر مورد استفاده روستاييان است. مادة اولية خورجين، نخ پنبه است كه آن را مانند زيلو بر دارهاي عمودي ميبافند و نسبت به زيلو نقش كمتري دارد.
روفرشي:
پارچه نخي يا پنبهاي ضخيمي است كه به صورت راه راه در رنگهاي سياه و سفيد و يا آبي و سفيد بافته ميشود
سفره:
پارچه چهارگوش پنبهاي است كه توسط زنان روستا بافته و رنگرزي ميشود. از اين بافته براي سفرة خميري يا موارد ديگر استفاده ميكنند
احرامي:
پارچهاي است پنبهاي در اندازههاي 70×100 سانتيمتر كه براي مصرف حجاج بافته ميشود.
زرگري:
زرگری : زرگری يكی از هنرهای دستی استان يزد است . زرگرها با طرحهای بسيار زيبا از نقوش ساده هندسی و نمادين با تلفيق سنگها و گوهرهای قيمتی زيورهای بسيار متنوع برای زينت زنان و دختران میآفرينند .
اين زيورآلات شامل گوشواره ، گردن بند و سينهريز، دستبند ، انگشتر، حلقه و النگو است.
در استان يزد سالها است كه راستهای تحت عنوان راسته زرگرها در بازار خان ساخته شده است .
از جمله ابزار زرگری كه تا پنجاه سال پيش مورد استفاده بود و در حال حاضر منسوخ شده ، میتوان به ترازوهای مثقالی ، بوته ، كورههای گلی ، انبر سركج ، رجه با شيارهای كوچک و بزرگ ، حديده با سوراخهای متعدد در انواع ياقوتی و الماس اشاره كرد .
در حال حاضر از وسايل بسيار مدرن استفاده میشود كه در يک ساعت چند كيلوگرم طلا و نقره را به مفتول و تسمه تبديل می کند .
غذاها و شیرینیهای سنتی یزد
یکی از راههایی که انسانها برای انطباق با محیط طبیعی خود از آن استفاده میکنند ، استفاده از غذاهای متناسب با امکانات و نیازهای محیطی است . به این ترتیب انسانها به نیاز زیستی خود پاسخی فرهنگی میدهند و نیاز به غذا خوردن و تطبیق با محیط زیست را با سنتها و آداب و رسوم بسیاری درمیآمیزند .
شهرستان یزد ، به علت قرار گرفتن در کمربند خشک جهانی ، دارای زمستانهای سرد و نسبتاً مرطوب و تابستانهای گرم و طولانی و خشک است . از سنت غذایی خاصی پیروی کرده و تابستان گرم ، خشک و طولانی را با انواع آشها و زمستان سرد را با غذاهای شیرین و شیرینیجات معروف خود سپری میکنند . همچنین مردم یزد به استفاده از انواع گیاهان دارویی معروف هستند که در سایر شهرهای ایران نسبتاً به فراموشی سپرده شدهاست . به علاوه در یزد بسیاری از غذاهای سنتی دارای مفاهیم ارزشی خاص خود بوده و هر یک از آنها در مراسم و مناسبت خاصی استفاده میشوند .
انواع شیرینی
باقلوا ( لوز پسته ، لوز بادامی یا بیدمشک ، لوز نارگیلی ، لوز مخلوط دورنگ ، لوز ترحیمی ) ، کیک یزدی ، کیک تختهای ، حاجی بادام ، نان برنجی ، نان پنجرهای ، نقل یزدی ، قطاب ، پشمک ، آبنبات مغزی ، سوهان آردی ، سوهان خانی ، نان نارگیلی ، نان منقا و باقلوا شامی که به دلیل نیاز داشتن مقدار زیادی هل و گلاب و شربت تولید آن مقرون به صرفه نیست .
انواع آش
آش شولی ، آش جو ، آش گندم ( حلیم ) ، آش ماش ، آش شلغم ، آش کلم ، آش رشته ، آش سمبوسک ، آش عدس ، آش کدو، آش آلو، آش سبزی و آش انار.
بررسی خوراکیهای سنتی که در مراسم مختلف استفاده میشود :
مراسم عقد و عروسی
انواع باقلوا ، منقا و نان نارگیلی ؛ شیرینیهای مخصوص مراسم ازدواج را تشکیل میدهند که در « قاب » چیده شده و روی آنها به وسیله « زرورق » پوشیده میشود . همچنین از نبات پردهای که به شکل گل یا عروس و داماد چیده شدهاند در تزیین سفره عقد استفاده میشود .
مراسم ترحیم
آش گندم ( حلیم ) و شب آش ماش از جمله غذاهای مربوط به عزاداری هستند . روز سوم و چهلم بعد از فوت آش ماش تهیه میشود . در مورد این آش عقیده بر این است که آش ماش بو دارد و بوی مرده را از خانه بیرون میبرد .
حلوای تختهای که سفت است و به صورت شیرینی بریده و در قاب چیده میشود ، شیرینی مخصوص عزاداری است .
سورکوگ یا سوروک غذایی است که در روز چهلم و در مراسم نیمه سال ( شش ماه پس از فوت ) پخته میشود و از آرد ارده و شکر تشکیل میشود و آن را در روغن زیاد سرخ میکنند . در مورد این غذا هم مثل آش ماش این عقیده وجود دارد که بوی مرده را از خانه بیرون میبرد . این دو غذا به درب منزل همسایهها هم برده میشود ، تا آنها هم از عزا خارج شوند .
از خرما ، حاجی بادام و تره حلوا معمولاً سرخاک استفاده میشود .
نان برنجی و پشمک از خوراکیهای چهلم هستند .
از میان میوهها انار و خیار سبزگل برای عزاداری استفاده میشود .
عزاداریهای مذهبی
در دهه اول محرم و در ظهر روز دهم در مراسم عزاداری بیشترین غذایی که به عزاداران داده میشود قیمه است .
یکی دیگر از غذاهای مخصوص محرم آش گندم یا حلیم است که به آش امام حسین(ع) معروف است و معمولاً در عصر روز یازدهم پخش میشود .
در شبهای 21 و 19 رمضان شله زرد و خرما و زولبیا و بامیه ، نان و پنیر و سبزی و آش همچنین غذاهایی مثل عدس پلو داده میشود .
باقلوا و قطاب و نان برنجی هم به عنوان شیرینی عزاداری مذهبی مورد استفاده قرار میگیرد . اما بیش از هر نوع شیرینی کیکی یزدی استفاده میشود که مفهوم خرما را میرساند .
شربتهای بیرنگ مثل شربت کاسنی ، بید و شاتره نیز از شربتهای مخصوص عزاداری هستند .
|